قربانی شهادت
25 آبان 1391 توسط قاصدک
کارنامه اش رو که گرفت ، راه افتاد برود جبهه این چندمین باری بود که می رفت همه اومده بودیم دم در بابا قرآن کوچیکش رو باز کرد صورتش سرخ شد احمد رضا رو دوباره بغل
کرد و بوسید وقتی احمد رضا رفت به بابا گفتم چه آیه ای اومد؟ گفت: آیه ای که ابراهیم پسرش رو می برد برا قربانی مکث کرد ، دوباره صورتش سرخ شد گفت: این بار آخره…
بچه ام دیگه بر نمی گرده….